ذکر مالک دینار رحمة الله علیه :
ابویحیی ، مالک دینار ( وفات 130ه.ق در بصره ) ایرانی تبار و از اهالی سیستان بود . پدر وی ؛ دینار ؛ برده بود و تولد مالک در زمان بردگی پدر بود . از زاهدان بصره بود و از کاتبان قرآن و محدثان صادق و موثق اواخر قرن اول و آغاز قرن دوم هجری به شمار می آمد .
گزیده ای از ذکر مالک دینار :
….. و سبب توبت او آن بود که: او سخت باجمال و مال بود و به دمشق مقيم بود و در جامع دمشق معتکف شد – که آن را معاويه بنا کرده است و اوقاف بسيار کرده – مالک را طمع در آن افتاد که توليت آن جامع به وي دهند.
بدين سبب در آن جامه معتکف شد و يک سال دايم عبادت مي کرد و هرکه او را ديدي، در نماز بودي. با خود مي گفت: «انت منافق ».
بعد از يکسال شبي به تماشا بيرون آمد و به طرب مشغول شد. يارانش بخفتند از ربابي که مي زدند، آوازي مي آمد که توبه نمي کني؟ که: «يا مالک! مالک ان لاتتوب؟» – چه بوده است (تورا)
چون اين بشنيد به مسجد آمد، متحير. با خود گفت که: «يک سال است تا خداي – عز وجل – را مي پرستم به ريا و نفاق. به از آن نبود که به اخلاص عبادت کنم و شرم دارم؟»
آن شب با دلي صافي عبادت کرد. روز ديگر مردمان به در مسجد آمدند. گفتند: «در اين مسجد خلل ها مي بينيم. متوليي بايستي تعهد کردي ».
بر مالک اتفاق کردند که «هيچ کس لايق تر از او نيست. و پيش او آمدند و در نماز بود. صبر کردند تا فارغ شد. پس گفتند: «ما به شفاعت آمده ايم تا تو اين توليت قبول کني ».
مالک گفت: «الهي تا يکسال تو را به ريا عبادت مي کردم، هيچکس در من ننگرست، اکنون که دل به تو دادم و يقين درست کردم که نخواهم بيست کس را فرستادي، تا اين کار در گردن من کنند؟ به عزت تو که نخواهم »……
………………….
گفتند: چگونه اى؟ گفت: « نعمت خداى عزّ و جلّ مى خورم و فرمان شیطان مى برم» .
گفت: «خداى تعالى وحى کرد به موسى علیه السّلام که : نعلین ساز از آهن و عصایى از آهن ، و بر روى زمین می رو و آثار و عبرتها طلب می کن و نظاره نعمتها و حکمتها می کن ، تا آن عصا سوده گردد و آن نعلین پاره شود » . یعنى صبر مى باید کرد که انّ هذا الدّین متین فاوغل فیه برفق.
گفت در تورات آمده است که حق تعالى مى فرماید : «شوّقناکم ، فلم تشتاقوا » شما را مشتاق خود گردانیدیم مشتاق نگشتید و سماع کردیم و رقص نکردید .