ذکر عبدالله مبارک رحمة الله علیه :
ابوعبدالرحمن عبدالله بن مبارک بن واضح مروزى، در سال 118ق در مرو به دنيا آمد. او از موالى بنىحنظله و مادرش از خوارزميان بود. بيشتر زندگیش را در سفرهاى بازرگانى، حجگزارى و جهاد با روميان گذراند. او از علمای بزرگ حدیث و از عالمان به علل حدیث که از سختترین شاخههای این علم است میباشد. او صاحب این جملهی مشهور است که : “نزد من سند آوردن برای حدیث جزء دین است” .
ابن مبارک به عنوان یک فقیه برجسته در منطقه خراسان مورد توجه بوده، و آراء او در کتب فقهی متقدم آن منطقه مکرر ثبت شده است . وی گرچه در شمار اصحاب حدیث بوده ، ظاهرا از نخستین شاگردان ابوحنیفه محسوب میشوده و گرایشی آشکار به شخصیت ابوحنیفه نیز داشته است . سلوک اخلاقی او نیز چنان بوده است که صوفیان متأخرتر، از وی همچون یکی از مشایخ متقدم خویش یاد نموده و به اقوال و آثارش استناد جستهاند.
گزیده ای از ذکر عبدالله مبارک :
نقل است که از او پرسيدند که: «از عجايب چه ديدي؟». گفت: راهبي ديدم از مجاهده ضعيف شده بود. پرسيدم که: «راه به خدا چند است و چيست؟».
گفت: « اگر او را بداني ، راه بدو هم بداني ». وگفت: «من چون پرستم آن را که نشناسم و تو عاصي شوی در آن که اورا مي شناسي!» – يعني معرفت خوف اقتضا کند و تو را خوف نمي بينم، و کفر جهل افتضا کند ، و خود را از خوف بگداخته مي بينم . سخن او مرا پند شد و از بسيار ناکردني باز داشت .
وگفت: رجاء اصلي آن است که از خوف پديد آيد و هر رجا که در مقدم آن خوف نبود، زود بود که آن کس ايمن گردد و ساکن شود.
و گفت: آنچه خوف انگيزد تا در دل قرار گيرد، دوام مراقبت بود در نهان و آشکارا .
نقل است که پيش او حديث غيبت مي رفت. گفت: اگر من غيبت کنم، پدر و مادر خود را کنم ، که ايشان به احسان من اولي ترند .
نقل است که روزي جواني بيامد و در پاي عبدالله افتاد و زار بگريست و گفت: گناهي کرده ام که از شرم نمي توانم گفت . عبدالله گفت: بگو تا چه کرده اي؟ گفت: زنا کرده ام . شيخ گفت: ترسيدم که مگر غيبت کرده اي ….